دو کشور بزرگ کانادا و آمریکا در آمریکای شمالی هر کدام سیاستهای مهاجرتی خاص خود را دارند که این مطلب میگوید از بعضی لحاظ شبیه هم هستند و در بعضی موضوعات هم با هم تفاوت دارند.
شاید مهمترین نقطه مشترک هر دو کشور این است که هر دوی آنها کشورهای هستند که با مهاجران ساخته شدهاند و هر دو کشوری هستند مهاجرپذیر. اما در این میان هر کدام از این دو کشور استراتژیهای مهاجرتی خودشان را دارند.
آقای Douglas Todd روزنامهنگار کانادایی که برای روزنامههای مختلف این کشور مقاله مینویسد این موضوع را در مقالهای در روزنامه ونکوورسان بررسی کرده است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده تابستان امسال با اتخاذ موضعی ظاهراً میانهرو که از او بعید بهنظر میرسید، پیشنهاد داده که کشورش در زمینه پذیرش مهاجران، راه و روش کانادا را در پیش بگیرد.
رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا اعلام کرده بود امیدوار است آمریکا، این بزرگترین اقتصاد دنیا، بتواند با تغییر سیاست مهاجرتی خود، بهجای اینکه تنها ۱۲ درصد از مهاجران جدید براساس تخصص انتخاب شده باشند، این میزان به ۶۰ درصد برسد.
درصد هدفی که ترامپ برای مهاجران متخصص در نظر گرفته است، تقریبا همان درصدی است که در کانادا اجرا میشود.
اما نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا بلافاصله برنامه ترامپ برای افزایش نسبت مهاجران متخصص را «از ابتدا شکستخورده» و «پیشنهادی کاملا غیرجدی» خوانده و رد کرده بود.
در طول دههها، نظرسنجیها همواره نشان دادهاند که اگر کاناداییها میتوانستند در انتخابات آمریکا شرکت کنند، از هر ۵ نفر ۴ نفر به نامزدهای دموکرات رای میدادند، در نتیجه از نظر آنها واکنش رهبر دموکراتها عجیب بود.
با این حال هم اکنون شرایط سیاسی ایالات متحده به این صورت است و اختلاف نظر احزاب با یکدیگر به سطحی مسموم رسیده و ترامپ پر هیاهو که مصمم است در مرز ایالات متحده و مکزیک دیوار بسازد و در عین حال به مهاجران فاقد مدرک قانونی بهعنوان مجرم بتازد، این شرایط را بدتر کرده است.
این کشمکش فرصتی فراهم میکند تا تفاوتها و شباهتهای کلیدی برخورد دو کشور با مهاجرت را در مقیاس وسیع بررسی کنیم.
تفاوتها
ابتدا به پنج تفاوت مهاجرت در ایالات متحده و کانادا میپردازیم:
۱- سیاست مهاجرت ایالات متحده روی پیوند دوباره اعضای خانوادهها تاکید دارد
بر خلاف تصور رایج، میتوان استدلال کرد که نظام ایالات متحده «دلسوزتر» از نظام کاناداست. از هر ۱۰ نفر که بهصورت قانونی در ایالات متحده مقیم میشوند، تقریبا هفت نفر خویشاوندان نزدیک مهاجران سابق هستند. هر مهاجر آمریکایی بهطور میانگین حامی اقامت ۳.۵ نفر از اعضای خانوادهاش میشود. در مقابل، کانادا پذیرش مهاجر بهمنظور پیوند دوباره خانوادهها را به تقریبا یک نفر از هر پنج نفر محدود کرده است.
کانادا اغلب مهاجران را برای تقویت توسعه اقتصادی انتخاب میکند. از هر ۳ مهاجر ۲ نفر به دلیل مهارتها و تحصیلاتشان پذیرفته میشوند. برنامه ترامپ که دامادش جرد کوشنر آن را تدوین کرده است، از استدلال کانادا پیروی میکند.
۲- مهاجران فاقد مدرک قانونی کانادا بسیار کمتر از ایالات متحده هستند.
بیش از ۱۲ میلیون نفر از ساکنان آمریکا غیرقانونی به این کشور وارد شدهاند که اغلب از آمریکای مرکزی آمدهاند. یک چهارم از ساکنان ایالات متحده که خارج از این کشور به دنیا آمدهاند، مدرک قانونی ندارند. امسال ماهانه بیش از ۶۰ هزار نفر غیرقانونی وارد ایالات متحده میشوند.
ازآنجاییکه مرزهای کانادا کمتر آسیبپذیر هستند، این کشور هرگز به اندازه آمریکا در مورد مهاجران غیرعادی با مشکل مواجه نبوده است. تنها بهتازگی و در نتیجه تهدیدهای ترامپ برای برگرداندن مهاجران غیرقانونی به کشورهایشان است که کانادا هر سال شاهد عبور غیرقانونی ۵۰ هزار پناهجو از مرزهایش شده است. این مهاجران اغلب از طریق راهی روستایی در استان Quebec وارد کانادا میشوند.
آمریکاییها، بهخصوص دموکراتها تا حد زیادی نسبت به عبور مهاجران غیرقانونی از مرزهایشان با اغماض برخورد کردهاند. دلیل این نوع رفتار هم دلسوزی و هم فرصتطلبی بوده است. اهالی مرفه ایالتهای کالیفرنیا و تگزاس از این مهاجران بهعنوان کارگر، باغبان یا پرستار بچه کمدستمزد و بدون نظارت دولتی استفاده میکنند.
۳- کانادا نسبت به جمعیت خود، مهاجران بسیار بیشتری میپذیرد
کانادا به نسبت جمعیتش ۳ برابر ایالات متحده مهاجر میپذیرد.
۴- آمریکاییها بیشتر از کاناداییها در مورد مهاجرت اختلاف نظر دارند
این دو کشور همسایه از لحاظ گفتوگوهای عمومی در مورد مسائل مربوط به مهاجرت بسیار متفاوت هستند.
گفتوگو در این حوزه در ایالات متحده بسیار پرتنش شده است و نظرسنجیهای Pew Research نشان میدهند که دموکراتها و جمهوریخواهان نسبت به موضوعهایی که در گذشته در مورد آنها توافق داشتند، روز به روز بیشتر از هم فاصله میگیرند. برای مثال در مورد نیاز به تامین امنیت مرز، درحالیکه ترامپ برای ساختن دیوار میجنگد، سران حزب دموکرات مثل سناتور Elizabeth Warren و سناتور Kirsten Gillebrand خواهان تعطیلی سازمان مهاجرت و گمرک ایالات متحده هستند.
درحالیکه سیاستمداران کانادایی بهندرت در مورد مهاجرت و ازجمله حفظ جایگاه این کشور بهعنوان یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای جهان اختلاف نظر دارند. سیاستمداران کمی خواستار کاهش مهاجرپذیری کانادا هستند که ازجمله میتوان به Maxine Bernier از حزب تازه تاسیس مردم کانادا و Francois Legault استاندار کبک اشاره کرد.
۵- جاستین ترودو در زمینه مهاجرت بیشتر از ترامپ قدرت دارد
یکی از دلایل مهمی که باعث میشود آمریکاییها در مورد سیاست مهاجرت زیاد بحث کنند، این است که رئیسجمهور ایالات متحده در این مورد تصمیمگیرنده اصلی نیست. رئیسجمهور باید تایید کنگره آمریکا را دریافت کند که اغلب واکنش منفی نشان میدهد.
در مقابل، نخستوزیر کانادا در تصمیمگیری نسبت به میزان پذیرش مهاجران و ویزاهای تحصیلی و کاری، تقریبا اختیار تام دارد. همانطور که Antje Ellermann پژوهشگر علوم سیاسی میگوید، سیاست مهاجرت کانادا غیرعادی است، چراکه دولت و کارمندان دولتی در آن قدرت غالب هستند. مردم در این زمینه بهندرت اظهار نظر میکنند.
شباهتها
علیرغم این تفاوتهای کلیدی، حوزه مهاجرت به کانادا و ایالات متحده شباهتهای قابل توجهی هم دارند. ۵ مورد از این شباهتها به شرح زیر هستند:
۱- بسیاری از مردم کانادا و آمریکا نسبت به مهاجرت نگرانیهایی دارند
مردم کانادا و ایالات متحده نگرانیهای تقریبا مشابهی نسبت به مهاجرت دارند.
نظرسنجی سال گذشته Pew Research نشان داد که ۵۳ درصد از مردم کانادا و ۴۶ درصد از مردم آمریکا خواستار «اخراج مهاجرانی هستند که بهصورت غیرقانونی در این کشور حضور دارند.» وقتی از مردم کانادا و ایالات متحده پرسیده شد، آیا مهاجران میخواهند «متمایز باشند» یا «از رسوم و شیوه زندگی ما پیروی کنند» ۴۷ درصد از مردم کانادا و تنها ۳۷ درصد از مردم آمریکا گفتند که مهاجران میخواهند «متمایز باشند.»
وقتی از افراد پرسیده شد، «آیا خواستار افزایش ورود مهاجران هستید؟» ۷۳ درصد از مردم آمریکا به پیو ریسرچ گفتند، خواهان کاهش یا ثابت ماندن تعداد مهاجران جدید هستند، این رقم در مورد مردم کانادا ۸۰ درصد بود.
۲- مهاجرت ساختار نژادی هر دو کشور را تغییر میدهد
پیشبینی میشود ایالات متحده تا سال ۲۰۴۴ به جامعه «اکثریت اقلیت» تبدیل شود یعنی تعداد افراد رنگینپوست بیشتر از سفیدپوستان شود. این تغییر تا حدی به این دلیل اتفاق میافتد که ایالات متحده از دیرباز جمعیت سیاهپوست زیادی داشته، اما دلیل عمده آن مهاجرت است. بر اساس پیشبینیها در کانادا شرایط اکثریت اقلیت در سال ۲۰۶۰ ایجاد میشود که تقریبا میتوان گفت دلیل آن صرفا مهاجرت است.
۳- افزایش نسبت جمعیت متولدان خارج مهاجرتهای داخلی را کاهش میدهد
David Frum بهتازگی در مقالهای در مجله The Atlantic نوشته است، مردم آمریکا در حال حاضر بسیار کمتر از نسلهای گذشته بین ایالتهای مختلف مهاجرت میکنند و علت اصلی این مسئله این است که هزینههای مسکن در شهرهایی که بازار شغلی پر رونقی دارند، برای متولدان آمریکا مقرونبهصرفه نیست.
با این حال فروم معتقد است ازآنجاییکه جابهجایی از کشوری با دستمزد کم به کشوری با دستمزد بالا برای مهاجران مزیت بسیار بزرگی است، از نظر آنها بسنده کردن به مسکن نامناسب «در برابر دیگر فرصتهایی که زندگی در ایالات متحده برایشان فراهم میکند، فداکاری کوچکی است.» در کانادا هم شاهد روند مشابهی هستیم. برای مثال، تعداد افرادی که در سال ۲۰۱۸ از استانهای دیگر به بریتیش کلمبیا نقل مکان کردند، کاهش یافته و به ۵ هزار نفر رسیده است درحالیکه تعداد متولدان خارجی که به این استان آمدهاند، افزایش یافته و به ۵۵ هزار نفر رسیده است.
۴- صاحبان شرکتها بیش از همه از مهاجرت گسترده سود میبرند
افزایش جمعیت از طریق مهاجرت برای کسبوکارها مشتری بیشتر و کارگر با انگیزه فراهم میکند. حتی اگر دستمزدها و حقوق قانونی کارگران افزایش نیابد، تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد.
شرکتهای آمریکایی (چه در بخش ساختوساز و چه در بخش خدمات مراقبت) که به مهاجران و کارگران فاقد مدرک قانونی وابستگی شدیدی دارند، اغلب محیط کار نامناسبی دارند. در کانادا هم همین شرایط وجود دارد. کارگران موقت همچنین نمیتوانند رای بدهند. نظرسنجیها در کانادا نشان میدهند که مهاجران، اغلب کمتر از ساکنان متولد کانادا در انتخابات شرکت میکنند که نشان میدهد کارفرمایان در حال عادت کردن به داشتن کارگرانی هستند که نمیتوانند به راحتی از منافع خودشان محافظت کنند.
۵- سیاستمداران کانادایی و آمریکایی هیچکدام حرفی از «فرار مغزها» نمیزنند
درحالیکه ترامپ از «مهاجرپذیری بر مبنای شایستگی» حرف میزند، همچنان نمیتوان شخصیت مطرحی را در کانادا یا آمریکا پیدا کرد که از این مسئله انتقاد کند که وقتی کشورهای ثروتمند باسوادترین، ثروتمندترین، روشنفکرترین یا جاهطلبترین شهروندان کشورهای در حال توسعه را جذب میکنند، این کشورها چه آسیب بزرگی میبینند.
در شرایطی که مهاجرت به موضوعی مهمتر در سطح جهان تبدیل میشود، سخت میتوان پیشبینی کرد که آیا گفتمان مهاجرت در ایالات متحده بیشتر شبیه کانادا خواهد شد یا برعکس.
ثبت ديدگاه